تمثیل از مهمترین وجوه معنایی و کلامی بهکاررفته در قرآن است. مقاله پیشِ رو با هدف تبیین چرایی کاربرد تمثیل (خیال) در قرآن به لحاظ هستیشناختی و معرفتشناختی تدوین گردیده است. تحلیل و استنتاج، روش مورد استفاده در این مقاله است. دو گزاره اصلی که مقاله در پی تبیین آن است، عبارتاند از: 1. تمثیلهای قرآنی ماهیت اعتباری و مجازی ندارند؛ یعنی صرف مثال برای آسانشدن فهم نیستند (وجه هستیشناختی)؛ 2. تمثیلهای قرآنی، حقایق متنزلشدهای هستند که موضوع، مبادی و مواد قوه خیال برای فهم معارف قرآنی قرار میگیرند و فهم را امکانپذیر میسازند (وجه معرفتشناختی). در قرآن، تمثیل به معنای توصیفکردن و تشبیه حقایق معقول به نمودهای محسوس بهکار میرود؛ زیرا واقعیتهای عالم مشهود، نمودهای مناسبی برای ترسیم عالم غیب و حقایق معنوی است. تمثیل، فعالیت مهم قوه خیال برای فهم و تفهیم مسائل است که از طریق بازیابی، ترکیب یا خلق صورتهای مثالی (خیالی) متناسب با مفاهیم مورد نظر انجام میپذیرد. قرآن کتاب هدایت انسانها است و نه تنها معارف مندرج در آن، بلکه چگونگی تبیین آن معارف نیز برای افراد بشر حجت و راهگشا است. اراده و تدبیر الهی در بهکارگیری تمثیل در قرآن، آموزههای پربرکتی را برای ما به ارمغان میآورد.