در قرآن کریم آموزههای مهمی درباره مقاومت و مدیریت آن وجود دارد؛ چراکه اسلام بهعنوان آخرین دین وحیانی بیشترین چالش را با معاندان خود داشته و با منطق خاصی که امروزه ما آن را مقاومت مینامیم، با آنان برخورد کرده است. پیداست با توجه به جهانشمولی و جاودانگی قرآن، مقاومت در این منبع وحیانی بایستی در طرز و طراز جهانی مدیریت شود و نباید بهصورت قبیلگی، عشیرهای، نژادی، خانوادگی و در سطح محدود منطقهای باشد. مدیریت یعنی رساندن یک پروژه به اهداف از پیش تعیینشده بهگونهای که آسیبی به روند پروژه وارد نیاید و در سطح بهتر و ارتقایافتهتری جریان یابد. درباره مدیریت مقاومت نیز باید همین انتظارات برآورده شود. درباره مقاومت، مفسران مطالبی بسیاری بیان کردهاند؛ ولی درباره مدیریت همهجانبه مقاومت پژوهشی صورت نگرفته است. در این مقاله با هدف تبیین مدیریت مقاومت از دیدگاه قرآن، با روش توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانهای روشن شده است اینکه غالباً ذهنها به محض شنیدن کلمه مقاومت و مدیریت مقاومت، به سوی مسائل جنگی میرود، برداشت ناقصی است؛ زیرا براساس آموزههای قرآنی، مقاومت معنای اعمی دارد و درنتیجه مدیریت آن نیز اعم خواهد بود و مسلمانان باید عملیات چندمنظورهای را انجام دهند که افزون بر ایجاد آمادگی جنگی، به افزایش رشد صنعتی و رواج آداب شهروندی و دیانت اخروی آنان نیز کمک کند؛ درعین حال باید دشمنشناس باشند و بهگونهای با قدرت و عزت برخورد کنند که حتی دشمنان ناشناخته، مرعوب شوند.