این پژوهش با هدف بازخوانی آیه233 سوره بقره (لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا...)، با ارائه نخستین تحلیل ترکیبی زبانشناختی، تفسیری و فقهی از این آیه، به نقد بنیادین خوانش تربیتی آن میپردازد و نشان میدهد چنین خوانشی بر گسستی معناشناختی از دلالتهای اصلی آیه مبتنی است. برخی آثار فقهی معاصر، این فقره را ناظر به نهی از آسیبرسانی تربیتی والدین به فرزند دانسته و «ترک تربیت» را مصداق اصلی اضرار شمردهاند. این پژوهش در پنج محور، نادرستی این استناد را روشن میسازد: نخست، در ساختار «لَا تُضَارَّ» در رسمالخط، تفاوتی میان صیغه معلوم و مجهول نیست. دوم، جمله ساختاراً خبری است و ظهور در جعل حکم تکلیفی ندارد. سوم، متعلق ضرر در آیه، «اجرت رضاع» است و توسعه آن به حوزه تربیت، با اشکالاتی چون ساختار صرفی، عدمصدق ضرر بر افعال سلبی و ناتمامبودن ادله تعدّی روبهروست. چهارم، با آنکه جمله خبری است، مخاطب حکمی آن پدر است. پنجم، موضوع حکم، مطالبه اجرت مادر بابت رضاع است. بر این اساس، تفسیر آیه در چارچوب نهی از اضرار مالی، با سیاق و دلالتهای آیه سازگاری بیشتری دارد. این پژوهش، به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، در بخش تحلیل و استنباط، از روش اجتهادی برای استخراج حکم شرعی و از روش تحلیل مفهومی برای واکاوی دلالی واژگان کلیدی بهره گرفته است. بر پایه یافتههای تحقیق، عبارت مذکور (لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا...) درواقع ناظر به حل تعارضات مالی میان والدین در زمینه اجرت رضاع است، نه به اداره یا تربیت کودک.