نقد از روشهای مؤثر برای سنجش کیفیت متن و تشخیص نقاط قوت و ضعف آثار نویسندگان است. با بهرهگیری از این روش میتوان گزارهها را پالایش کرد و سره را از ناسره بازشناخت. در بین روشهای نقد، نقد روشی از اولویت فراوانی برخوردار است؛ زیرا هر پژوهشگری بر مبنای روشی که به آن اعتقاد دارد، تحقیق علمی خود را پیش میبرد. با بررسی روشهای مطالعاتی خاورشناسان درمییابیم آنان در موارد فراوانی به ورطه مغالطات افتادهاند. در این مقاله پس از مفهومشناسی، ضمن تأکید بر خدمات قرآنپژوهان منصف، به ده خطای مغالطهای مستشرقانِ قرآنپژوه اشاره شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای تدوین شده و در پی اثبات این فرضیه است که پژوهشهای مستشرقان، بیش از آنکه بر برهان، جدال احسن و موعظه حسنه استوار باشد، در موارد فراوانی بر پایه مغالطات بنا شده است؛ ازاینرو پذیرش نتایج پژوهشهای مستشرقان، نیازمند ژرفاندیشی افزونتری است. مستشرقان به دلایلی همانند پیشفرضهای نادرست، تفاوت فرهنگی و ناآشنایی با زبان عربی در موارد فراوانی مغالطه کردهاند و مغالطهشناسی در مطالعات قرآنپژوهی مستشرقان، بسیار حائز اهمیت است.